«قلندر و قلعه» / نوشته سید یحیی یثربی / نشر قو / ۳۲۹ صفحه
شیخ شهابالدین سهروردی برای ما ایرانیها آنقدر آشناست که بعید است نامش را بارها در مقاطع مختلف زندگی نشنیده باشیم. اگر جزو آن دسته از کسانی هستید که همیشه علاقهمند بودید از این چهره سرشناس فلسفه چیزی بیشتر از آنچه شنیدهاید یا در جستجوهای ساده اینترنتی دیدهاید بدانید؛ «قلندر و قلعه» بهترین پیشنهاد برای شماست.
کتاب نه تنها روایتی رمانگونه و در برخی فرازها کمی آمیخته به تخیل از زندگی سهروردی است بلکه دفتری کوتاه و ساده برای معرفی اندیشههای شیخ اشراق آن هم با روایتی روان و پرکشش از زندگی اوست.
نویسنده در این کتاب به نحوۀ شکلگیری ذهنیت شیخ شهابالدین از کودکی و تأثیرپذیری او از معلمان و استادانش پرداخته است. در فرازی خواندنی از این کتاب و بخشی که روایتگر وداع سیندخت با او است، این دختر زرتشتی خطاب به سهرودی چنین میگوید: «تو میروی، من نیز در آستانه پروازم. جان من از تنم جدا میشود. پرواز میکنم. من ازدواج نکردهام و نخواهم کرد. فرصتم کم بود. کوشیدم که بالهایم زود برآیند و رشد کنند. من در هوای عالم دیگری پرواز خواهم داشت. من پیش از مرگ خواهم مرد و چند سالی پس از آن با مرگ طبیعی، این تن خاکی را به خاک خواهم سپرد. من پیش از فتنه بزرگی که این سرزمین عزیز را به خون و آتش بکشد میمیرم. اما تو! من درون تو شعله فروزانی میبینم! دل تو یک آتشکده است. تو راه خوبی در پیش داری. تو بزرگی! تو اهل پروازی! بعد از این همیشه همدیگر را خواهیم دید.»
خلاصه آنکه «قلندر و قلعه» داستانی خواندنی از زندگی شیخ شهابالدین سهروردی که با فلسفه، عشق، غم و شادی وصال درهم تنیده شده است.
«تنتن و سندباد» /نوشته محمد میرکیانی و تصویرگری محمدحسین صلواتیان / انتشارات قدیانی / ۱۶۰ صفحه
سرنوشت و داستانهای شخصیتهای کارتونی همیشه برای کودکان و نوجوانان جذاب بودهاند. این بار و در قالب این کتاب، تَنتَن است که در ادامه ماجراجوییهایش با همراهی دوستان همیشگی خود؛ میلو، کاپیتان هادوک و پروفسور تورنسل به سفری دیگر میرود. آنها پس از سفر به نقاط مختلف جهان و خلق داستانهای گوناگون به عنوان جهانگرد، میهمان مردم شرق میشوند. اما پس از مدتی مشخص میشود هدف آنها یافتن افسانههای شرق و غلبه بر آنها است. تنتن و دوستانش به هر نقشه و وسیلهای میخواهند در این داستان جدید پیروز شوند، اما در این میان سندباد با همراهی افسانههای شرقی به مقابله با مهاجمان برمیخیزد. تنتن که خود را در حال شکست میبیند به ناچار مجبور میشود تا از دیگر قهرمانهای غربی کمک بخواهد و پای افسانههایی مثل سوپرمن، تارزان و کینگکنگ نیز به داستان باز میشود. باقی داستان نیز آنقدر پر افت و خیز و جذاب است که نمی گذارد خواننده کتاب را تا انتها بر زمین بگذارد.
تنتن و سندباد را میتوان یک اثر ویژه در حوزه ادبیات نوجوان بهشمار آورد. با اینکه کتاب در سال ۱۳۷۰ به نگارش درآمده اما داستان آن همچنان برای خواننده کودک و نوجوان امروزی بسیار گیرا، خواندنی و آموزنده است.
در متن رونمایی شده تقریظی که از مقام معظم رهبری در مورد این کتاب در مردادماه سال گذشه منتشر شد، آمده است: «من هم همین قصه را همیشه تعریف میکردم! حیف که خیلیها آن را باور نداشتند. حالا خوب شد، شاهد از غیب رسید! راوی این حکایت که خود همه چیز را به چشم خود دیده، حکایت تنتن و سندباد را چاپ کرده است. حالا دیگر کار من آسان شد! همین بس است که نسخۀ این کتاب را به همۀ بچهها بدهم...»